۳ چالش جدی بازار مسکن
بازار مسکن یکی از مهمترین بازارهای اقتصادی در هر کشوری است. این بازار شامل خرید، فروش و اجاره ملکها مانند خانهها، آپارتمانها، ویلاها و مغازهها میشود. بازار مسکن تحت تأثیر عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار دارد.
بازار مسکن از چندین بخش تشکیل شده است که شامل خریداران، فروشندگان، مشاوران املاک، تولیدکنندگان ساختمان و متخصصان حقوقی میشود. این بازار طبق روند و تغییرات بازارهای دیگر، ممکن است به صورت رو به رشد یا کاهش باشد.
بانک مرکزی کشورمان به تازگی در جدیدترین گزارش خود، از افزایش قیمت هر مترمربع مسکن در تهران در اسفندماه سال ۱۴۰۲ به بیش از ۸۱ میلیون تومان خبر داده است. آماری که از افزایش بیش از ۳ درصدی در قیاس با ماه گذشته و افزایش بیش از ۲۴ درصدی در قیاس با دوره زمانی مشابه سال گذشته خبر میدهد. روندی که به نظر میرسد همچنان ادامهدار باشد و ما شاهد افزایش بیشترِ قیمت مسکن در ادامه راه باشیم.
مسئلهای که خانه دار شدن را برای بخشهای قابل توجهی از مردم کشورمان به یک رویا تبدیل کرده و البته که اجاره نشینی را نیز برای آنها سخت و سخت تر کرده است. در این نقطه، باید توجه داشته باشیم که بازار مسکن ایران از ۳ چالش بزرگ رنج میبرد. چالش هایی که در تحریک افزایش قیمت در قالب آن نقشی مهم و محوری را بازی میکنند.
اولا، نوعِ نگاه نظام حکمرانی در اقتصاد کشورمان به حوزه مسکن، همواره دستوری بوده است. نگاه و رویکردی که ناکارآمدی آن در کشورهای مختلف و به طور خاص کشورمان در سالهای گذشته به عینه به اثبات رسیده است. با این حال، همچنان شاهد تداوم این رویکرد در بازار مسکن هستیم. موضوعی که نه فقط مشکلات را حل نکرده بلکه در توسعه و تعمیق آنها نیز نقشی محوری بازی کرده است.
در این راستا، شاهد بودهایم که هر آنچه به شیوه دستوری در رابطه با بازار مسکن کشورمان از سوی نظام حکمرانی این حوزه گفته و اعلام شده، در عرصه عمل چندان ماهیتِ عملیاتی به خود نگرفته و دستاوردهای عینی را به همراه نداشته است.
دوم اینکه هنوز این درک راهبردی چه در میان مردم و چه به ویژه سیاست سازان کشورمان ایجاد نشده که بازار مسکن تابعی از متغیرها و معادلات کلان اقتصادی کشورمان است. در این راستا، هر چه نوسانات اقتصادی و قیمت ارز و تورم در اقتصاد ایران دستخوش تغییر شود و رو به بالا حرکت کند، تاثیرات عینی خود را نیز در بازار مسکن به نمایش خواهد گذاشت. از این رو، اینکه به حوزه مسکن به صورت جزیرهای نکاه کنیم و فکر کنیم که میتوانیم چالشها در این عرصه را به صورت انفرادی مخاطب قرار دهیم، چندان منطقی به نظر نمیرسد.
و در نهایت سوم اینکه روند ساخت و عرضه مسکن در کشورمان در قیاس با تقاضای قابل توجه و گستردهای که در این بازار وجود دارد، حقیقتا از تناسب برخوردار نیست. این مسئله نیز خود موجب میشود تا مسکن به کالایی کمیاب در ایران تبدیل شود و همین مسئله انفجارهای قیمتی در قالب آن را تحریک و تشویق میکند. به طور خاص در مورد شهر تهران شاهد این موضوع هستیم و همین عدم تناسب عرضه و تقاضا سبب شده تا قیمت مسکن در تهران قلههای قیمتی جدید و جدیدتری را فتح کند.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید